ختم صلوات محله کرناسیان دزفول

صلوات مؤمنان به معنای همراهی با ملائکه

ختم صلوات محله کرناسیان دزفول

صلوات مؤمنان به معنای همراهی با ملائکه

ختم صلوات محله کرناسیان دزفول

صلوات مؤمنان به معنای همراهی با ملائکه

از آنجا که ملائکه پیوسته بر پیامبر(صلوات الله علیه) صلوات می گویند، صلوات مؤمنان به معنای همراهی با فرشتگان نیز هست ملائکه نیز برای کسی که صلوات می فرستد استغفار می کند و برای او صلوات می فرستند.
از رسول خدا(صلوات الله علیه) روایت شده که حق تعالی می فرماید: «هر بنده ای که برای تو صلوات فرستد، هفتاد هزار فرشته بر او صلوات می فرستند و هر که هفتاد هزار فرشته بر او صلوات فرستد، اهل بهشت خواهد بود.»

منبع : جامع الاخبار، فصل 28، ص 68

آخرین نظرات

۴ مطلب در فروردين ۱۳۹۳ ثبت شده است

ختم صلوات محله کرناسیان - خبر جلسه گذشته (فروردین ماه 93)

باطلاع می رساند بتاریخ پنج شنبه مورخ 28/1/93 جلسه ختم صلوات راس ساعت 10 شب در مسجدمحله کرناسیان تشکیل گردید . ابتدای مراسم با ختم صلوات آغاز شد ودر ادامه برادر مداح آقای غلامرضا رحمتی ضمن قرائت دعای شریف توسلومولود خوانی بمناسبت میلاد دخت گرامی نبی اکرم (ص) حضرت فاطمه زهراودر پایان جلسه برادر گرامی دکتر محمد رضا بساق زاده در رابطه با فضیلت دعا واستجابت آن از درگاه خداوند ،باستناد کلام خدا سخنرانی نمودند .لازم به توضیح اینکه میزبانی این جلسه از طرفآقای حاج احمد مطیعیصورت پذیرفت که بدینوسیله از زحمات بی ریای این عزیز قدردانی وبرای اموات مرحومشان علو درجات را خواستاریم.

 

تسلیت ایام فاطمیه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۰
حاج عبدالعظیم نجار زاده
ختم صلوات محله کرناسیان - داستان دو کوزه

داستان کوتاه دو کوزه

 

در افسانه ای هندی آمده است که مردی هر روز دو کوزه بزرگ آب به دو انتهای چوبی می بست، چوب را روی شانه اش می گذاشت و برای خانه اش آب می برد. یکی از کوزه ها کهنه تر بود و ترک های کوچکی داشت. هر بار که مرد مسیر خانه اش را می پیمود نصف آب کوزه می ریخت.


مرد دو سال تمام همین کار را می کرد. کوزه سالم و نو مغرور بود که وظیفه ای را که به خاطر انجام آن خلق شده به طور کامل انجام می دهد. اما کوزه کهنه و ترک خورده شرمنده بود که فقط می تواند نصف وظیفه اش را انجام دهد. هر چند می دانست آن ترک ها حاصل سال ها کار است
.


کوزه پیر آنقدر شرمنده بود که یک روز وقتی مرد آماده می شد تا از چاه آب بکشد تصمیم گرفت با او حرف بزند
:«از تو معذرت می خواهم. تمام مدتی که از من استفاده کرده ای فقط از نصف حجم من سود برده ای، فقط نصف تشنگی کسانی را که در خانه ات منتظرند فرو نشانده ای».

 

مرد خندید و گفت:«وقتی برمی گردیم با دقت به مسیر نگاه کن».


موقع برگشت کوزه متوجه شد که در یک سمت جاده، سمت خودش، گل ها و گیاهان زیبایی روییده اند
.


مرد گفت: «می بینی که طبیعت در سمت تو چقدر زیباتر است؟ من همیشه می دانستم که تو ترک داری و تصمیم گرفتم از این موضوع استفاده کنم. این طرف جاده بذر سبزیجات و گل پخش کردم و تو هم همیشه و هر روز به آنها  آب می دادی. به خانه ام گل برده ام و به بچه هایم کلم و کاهو داده ام. اگر تو ترک نداشتی چطور می توانستی این کار را بکنی؟»


نکته مدیریتی: مدیر خوب آن مدیری نیست که با بهترین امکانات نتایج قابل قبولی کسب کند، مدیر موفق آن است که از هر عضو مجموعه بهترین استفاده را ببرد.

تسلیت ایام فاطمیه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۰
حاج عبدالعظیم نجار زاده
ختم صلوات محله کرناسیان - ابراز تسلیت

انالله و انا الیه راجعون

جناب آقایان: یساری،پور رکنی ،مقامیان زاده وسایر بستگان

 اندوه بی پایان ما از این واقعه دردناک قابل وصف نیست
مصیبت وارده رابه شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض مینمایم

ختم صلوات محله ومنطقه کرناسیان

********

 انالله و انا الیه راجعون

جناب آقایان حاج غلامحسین وحاج منصور تولایی

خداوند شما را اجر صابرین دهد که حضرتش فرمود:

 و بشر الصابرین الذین اذا اصابتهم مصیبه قالو انا لله و انا الیه راجعون.

بانهایت تاسف مصیبت وارده را تسلیت عرض نموده،و از خداوند متعال

برای شما و خانواده محترمتان صبر جزیل خواستاریم.

 

ختم صلوات محله ومنطقه کرناسیان



تسلیت ایام فاطمیه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۰
حاج عبدالعظیم نجار زاده
ختم صلوات محله کرناسیان - حکایت های پند آموز (در بهار ازسردی زمستان نگویید .)
برفها آب شده بودند و دیگر خبری از سرمای زمستان نبود. فصل یخبندان تمام شده بود و کم کم اهالی دهکده شیوانا می توانستند از خانه هایشان بیرون بیایند و در مزارع به کشت وزرع بپردازند. همه از گرمای خورشید بهاری حظ می کردند و از سبزی و طراوت گیاهان لذت می بردند ...


در آن روز، شیوانا همراه یکی از شاگردان از مزرعه عبور می کرد. پیرمردی را دید که نوه هایش را دور خود جمع کرده و برای آنها در مورد سرمای شدید زمستان و زندانی بودن در خانه و منتظر آفتاب نشستن صحبت می کند.

 

شیوانا لختی ایستاد و حرفهای پیرمرد را گوش کرد و سپس او را کنار کشید و گفت:"اکنون که بهار است و این بچه ها در حال لذت بردن از آفتاب ملایم و نسیم دلنواز بهار هستند، بهتر است روایت یخ و سرما را برای آنها نقل نکنی! خاطرات زمستان، خوب یا بد، مال زمستان است. آنها را به بهار نیاور! با این حرف تو بچه ها نه تنها بهار را دوست نخواهند داشت بلکه از زمستان هم بیشتر خواهند ترسید و در نتیجه زمستان سال بعد، قبل از آمدن یخبندان همه این بچه ها از وحشت تسلیم سرما خواهند شد.


به جای صحبت از بدبختی های ایام سرما، به این بچه ها یاد بده از این زیبایی و طراوتی که هم اکنون اطرافشان است لذت ببرند. بگذار خاطره بهار در خاطر آنها ماندگار شود و برایشان آنقدر شیرین و جذاب بماند که در سردترین زمستان های آینده، امید به بهاری دلنواز، آنها را تسلیم نکند. پیرمرد اعتراض کرد و گفت :"اما زمستان سختی بود"


شیوانا با لبخند گفت:"ولی اکنون بهار است. آن زمستان سخت حق ندارد بهار را از ما بگیرد. تو با کشیدن خاطرات زمستان به بهار، داری بهار را نیز قربانی می کنی! زمستان را در فصل خودش رها کن!



تسلیت ایام فاطمیه
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۰
حاج عبدالعظیم نجار زاده